کد مطلب:141793 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150

دعوت زهیر از خویشان
طبری می گوید: پس از آن كه زهیر به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و عزم یاری او را داشت، به خیمه خود بازگشت و به یاران خود گفت هر كه از شما دوست دارد در یاری فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آید رخت بربندد وگرنه این آخرین دیدار ماست. سپس او خاطره ای چنین بیان كرد: در غزوه «بحر» ]و بنا بر گفته طبری بلنجر [1] ]چون فاتح آن جنگ شدیم و غنایم فراوانی نصیب ما گشت، همه ما خوشحال و مسرور بودیم. هنگامی كه «سلمان فارسی» خشنودی ما را دید گفت: «آیا شما به فتح و غنایمی كه خداوند نصیب


شما كرده این گونه خوشحالی می كنید؟ [2] اگر شما سید شباب جوانان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را درك كردید، برای جهاد در ركاب او باید بیشتر شادمان باشید؛ چرا كه بهره های بیشتری به دست خواهید آورد. [3] پس من با شما وداع می كنم و شما را به خدا می سپارم». [4] .

درسی كه می توان گرفت: دعوت زهیر بی نتیجه نبود. پسر عمویش، «سلمان بن مضارب» و غلام او به امام پیوستند. مسلمان نباید از ارشاد و دعوت دیگران به حق دریغ كند، و هماره باید بكوشد بر حامیان حق بیفزاید.


[1] تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 396. بلنجر از شهرهاي تركستان امروزي و بلاد روم قديم است. (ابصار العين، ص 162).

[2] الارشاد، ج 2، ص 73.

[3] اذا ادركتم سيد شباب آل محمد فكونوا اشد فرحا بقتالكم معه بما اصبتم اليوم من الغنانم. ابصار العين، ص 162.

[4] الارشاد، ج 2، ص 73؛ الكامل في التاريخ، ج 2، ص 277؛ تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 397.